••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شاهزاده خانم های ایرانی.سرداران ایرانی

تعدادي از سرداران زن در ايـــران باستـــان


آذرين  :  شاهدخت هخامنشي و سردار سپاه

آپاما  :  دختر سپيتمن و از سرداران هخامنشي

داناک  :  سردار سپاه هخامنشي

آرياتيس  :  سردار ارتش هخامنشي

مهرمس  :  سردار هخامنشي

ورزا  :  سردار هخامنشي

وهومسه  :  سردار هخامنشي

هومي ياستر  :  سردار هخامنشي

آذرنوش  :  شاهدخت  و  سردار ساساني

اسپــاس :  دختر اردشير دوم و  فرمانده سپاه ساساني 

 ابردخت :   سردار ساساني

برزآفريد  :   سردار ساساني

برزين دخت :    سردار ساساني

نوشين :  سردارنامي ساساني در زمان انوشيراوان دادگر

گُردويه  :  فرمانده سپاه ساساني

گلبويه  :   سردار ساساني

ماه آذر  :  سردار ساساني

مهريار  :  سردار ساساني

ميتراداد  :  سردار اشکاني

ميترادخت :  سردار اشکاني

 

 
+ نوشته شده در سه شنبه 26 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,سرداران,زن,ایران,باستان,هخامنشیان,ساسانیان,اشکانیان, ساعت 15:4 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

يـوتـاب : فرمانده ارتش هخامنشي
يوتاب به معني : منحصر به فرد درخشنده و بي مانند
 
 
 

فرمانده ارتش هخامنشي داريوش سوم ، خواهر قهرمان افسانه اي فارسي آريوبرزن ( ژنرال هخامنشي) . او در جنگ ايران با يونان و مقدونيه ، در کنار برادرش ايستاد و جنگيد و در حمله اسکندر کشته شد و در همان محل به خاک سپرده شد . او مانند برادرش  در کوهستانهاي محل نبرد ، حوالي استان كهكيلويه و بويراحمد امروزي يا نواحى بهبهان امروزى در استان خوزستان تا آخرين نفس مبارزه کرد . اما بر اثر کمبود نيرو و خيانت يک ايراني، به دست سپاهيان اسکندر مقدوني کشته شد . وي با اسکندر در دربند پارس ، تکاب در کهگيلويه جنگيد . يوتاب در نبرد با اسکندر همراه  با آريوبرزن  فرماندهي بخشي از ارتش را بر عهده داشته است . او در کوههاي بختياري راه را بر اسکندر بست . ولي يک ايراني راه را به اسکندر نشان داد و او از مسير ديگري به ايران هجوم آورد . دشمن سپاهيان انها را محاصره مي کند اما ايرانيان حلقه ي محاصره ي دشمن را مي شکنند .

ادامه مطلب
+ نوشته شده در دو شنبه 25 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,یوتاب,فرمانده,هخامنش,داریوش سوم,خواهر آریوبرزن, ساعت 20:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 هلاله ( هماي چهر آزاد ) : هفتمين پادشاه کيانيان

هلاله به معنی : گلی زرد رنگ خوشبو
 
 
 

پادشاه زن ايراني در زمان كيانيان ، دختر بهمن ( پسر اسفنديار )  و مادر داراب . پادشاه زن ايراني كه به گفته كتاب ديني و تاريخي يشتا ، در زمان كيانيان بر اريكه شاهنشاهي ايران نشست . از او به عنوان هفتـــمين پادشاه كياني ياد شده است كه نامش را “هماي چهر آزاد” نيز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهي ايران نشست . نوشتارها زيادي درباره رفتار و کردار او يادشده که او در مدت سي سال پادشاهيش هرگز خطائي نکرده و مردمان در زمان او همواره در آسايش و سلامت زندگي ميکرده اند . از بناهاي او شهر چهرازادگان است که آن را جرفادقان مي‌گويند و اکنون گلپايگان مي‌خوانند .
+ نوشته شده در یک شنبه 24 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,هلاله,همای چهره آزاد,دختر بهمن,پسر اسفندیار,مادر داراب,گلپایگان, ساعت 10:47 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 نـــگـــان : فرمانده چريکي ساساني بر عليه اعراب متجاوز

نگان به معني : سرنوشت خوب

 

يکي از مبارزان مقاومت ايران در برابر حمله اعراب. نگان يکي از رهبران جنگهاي ازاديخواهانه بود . او نظامي نبود ،  اما قلبي داشت پر از عشق به ايران و دلش براي سرزمين مادري اش ميتپيد . او شمشير بسته بود و رهبري يک گروه از مبارزان مقاومت را بر عليه اشغالگران عرب ، بر عهده گرفته بود تا در برابر تازيان که به جهان متمدن او حمله کرده بودند ايستادگي کند . او در نبرد با اعراب و يک سال پس از تهاجم انها درگذشت .
+ نوشته شده در شنبه 23 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,نگان,فرمانده,ساسانیان,اعراب,, ساعت 11:44 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 ماندانا : مادر کوروش بزرگ

ماندانا  به معني : ابدي
 
 

دختر آستياک ( ايشتوويگو ) آخرين پادشاه ماد ، مادرش شاهدخت آرينيس از ليديه بود. همسر کمبوجيه اول  و  مادر کورش بزرگ. آريـِنيس دختر  آلياتس دوم ( پدر قارون ) بود .  قارون يا همان کرزوس ، همان پادشاه ليديه‌اي است که گنج و دارايي‌هاي او در ادبيات پارسي زبانزد است .  استياگ پسر هووخشتره بزرگ بود . بر مبناي گزارش هرودوت ، مدت کوتاهي بعد از تولد ماندانا ، ايشتوويگو در عالم خواب ، رويايي عجيب و غريب ديد . او درباره ی اين رويا به مشورت با يک معبر خواب ، مي‌پردازد و او ضمن تعبير به وي هشدار مي‌دهد که خوابش بدين معناست که فرزند ماندانا ، حکومت وي را سرنگون خواهد نمود .اين موضوع سبب شد که آژي دهاک تصميم بگيرد دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زيرا مي‌ترسيد که دامادش مدعي خطرناکي براي تخت و تاج او بشود. بنابر اين آژي دهاک دختر خود را به کمبوجيه اول شاه آنشان که خراجگزار ماد بود، به زناشويي داد. ماندانا پس از ازدواج با کمبوجيه باردار شد و شاه اين بار خواب ديد که از شکم دخترش تاکي روييد که شاخ و برگهاي آن تمام آسيا را پوشانيد. پادشاه ماد، اين بار هم از مغ‌ها تعبير خوابش را خواست و آنها اظهار داشتند، تعبير خوابش آن است که از دخترش ماندانا فرزندي بوجود خواهد آمد که بر آسيا چيره خواهد شد . آستياگ به مراتب بيش از خواب اولش به هراس افتاد و از اين رو دخترش را به حضور طلبيد . دخترش به همدان نزد وي آمد . پادشاه ماد بر اساس خوابهايي که ديده بود از فرزند دخترش سخت وحشت داشت ، پس زاده ی دخترش را به يکي از بستگانش بنام هارپاگ، که در ضمن وزير و سپهسالار او نيز بود، سپرد و دستور داد که کوروش را نابود کند . با اين حال ، هارپاگ کودک را ، که همان کورش دوم (کورش بزرگ) بود ، مخفي نمود و او را به چوپاني به نام ميتراداتس سپرد .سال‌ها بعد، کوروش به مخالفت و سرپيچي از پدر بزرگ خويش ، ايشتوويگو پرداخت و او را به مبارزه طلبيد ، که نهايتا منجر به سرنگوني ايشتوويگو و تحقق پيش بيني‌هايي شد که از روياهاي وي برمي خاست .
+ نوشته شده در جمعه 22 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,ماندانا,دختر آستیاک,همسر کمبوجیه,مادر کوروش کبیر,قارون, ساعت 11:5 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 کُرديـــه : سپهسالار سپاه بهرام چوبين


خواهر خردمند بهرام چوبين در دوره ساسانيان  و  همسر اردشير بابکان. او از اهالي شهر خفر جهرم ، و کُرد بود  . کرديه پس از برادرش فرماندهي را بدست گرفت و در ميدان نبرد ، چنان شايستگي و بي باکي از خود نشان ميداد که همگان را به ستايش وا ميداشت . او در رده سپهسالاري سپاه بهرام ، در جنگ تن به تن با تور فرمانده نيروي خاقان چين ، او را شکست داد .
+ نوشته شده در پنج شنبه 21 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,کردیه,خواهر بهرام چوبین,همسر اردشیر بابکان,سپهسالار,کرد, ساعت 11:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 کاساندان : ملکه امپراطوري هخامنشي

 
همسر کورش بزرگ (کوروش امپراطور فارسي و نويسنده اولين منشور حقوق بشر در جهان ، به نام منشور کوروش است) بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشي بود . وي از تبار هخامنشيان بود و از اصالت ايراني برخوردار بود . او همسر و همراه  و همفکر هميشگي بزرگ مردي به نام کوروش کبير بود . کوروش در طول زندگي خود فقط يک زن اختيار کرد و او کاساندان نام داشت .پس از شاهنشاه ايران کوروش بزرگ او نخستين شخصيت قدرتمند کشور بزرگ شاهنشاهي ايران بود . کاساندان زيرنام ملکه 28 کشور آسيائي همسر کوروش بزرگ پادشاهي ميکرده است . مورخين يوناني و گزنفون از وي با نيکي و بزرگ منشي ياد مي کرده اند  .کاساندان ملکه ايران 5 فرزند با نام هاي کمبوجيه ،  برديا ، آتوسا ، رکسانه و ارتيستونه داشت . پسر بزرگ کاساندان و کوروش ، کمبوجيه دوم ، جهانگشايي کرد و مصر را به امپراتوري هخامنشيان افزود. برديا نيز مدتي کوتاه بر تاج تخت نشست . اما آتوسا را بي‌شک بايد با ديدي دگر نگريست . چرا که دختر کوروش بودن چنان «جايگاه ويژه اي» به او بخشيد که داريوش بزرگ او را به همسري خويش برگزيد . و فرهيختگي و درايت آتوسا در تمام طول تاريخ زبانزد شد . بي شک کاساندان مادري بزرگ بود که چنين فرزندان بزرگي پرورش داد که هر يک نامي نيک در تاريخ دارند . وي همچنين همسري نمونه بود چرا که در همه مراحل سخت دوشادوش کوروش کبير حضور داشت و همراه هميشگي او بود .کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهي فراوان ماند و براي هميشه و به احترام همسرش تنهايي را برگزيد . کوروش کاساندان را بسيار دوست ميداشت . آنچنان که در بابل شش روز سال 538 پيش از ميلاد را ، مردم بابل سوگواري کردند و ياد همسر کورش را گرامي داشتند . سوگواري براي کاساندان ، بانوي کورش : از 22 تا 27 اسفند ايراني ، 27 آدار تا 3 نيسان آرامي ، 20 تا 25 مارس ميلادي . مقبره شهبانو کاساندان در پاسارگاد ( در برج زندان سليمان ) ، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ مي‌باشد .
( هرودوت و چند تن ار تاريخ نويسانان مشهور مي نويسند : مصريان به منظور اين كه شكست خود را از ايرانيان به نحوي جبران كنند شهرت دادند كه كوروش دختر آماژيس فرعون مصر را براي ازدواج خواستگاري كرده است اما فرعون مصر بجاي آمازيس دختر زيباروي اپرس فرعون سابق مصر به نام ني يتيس را كه خود او برانداخته بود براي كوروش فرستاد و كمبوجيه از ني يتيس متولد شده است . اما داستان مذكور را مصريان براي دلخوشي خود جعل كرده بودند تا از شدت خفتي كه بر اثر شكست بوسيله ايرانيان تحمل كردند كاسته باشند . زيرا اولا همه مي دانستند كه وليعهد ايراني بايد پارسي و از خاندان سلطنتي باشد و ثانيا همه آگاه بودند كه مادر كمبوجيه كاساندان هخامنشي بوده است .)
+ نوشته شده در چهار شنبه 20 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,کاساندان,دختر فرناسپه,همسر کوروش کبیر,هخامنشیان,مادر کمبوجیه,آتوسا,رکسانه,بردیا, ساعت 16:10 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 شيـــريـن : معشوق خسرو و معبود فرهاد

شيرين به معني : حس شيريني
 
 
 

ملکه سرزمين آران ، همسر خسرو پرويز. معشوق خسرو پرويز ، معبود فرهاد کوه کن ، و در آخر همسر خسرو پرويز شد . به روايت نظامي ، شيرين بزرگ زاده‌اي از تبار شاهان ارمنستان بود که بعدها نيز يک چند به جاي عمه‌اش بر تخت نشست . براساس همين روايت او زني پاکدامن و وفادار و صبور بود و هيچ نقشي در مرگ مريم ( همسر خسرو ) نداشت . در منظومه ي نظامي حديث وصال خسرو و شيرين پس از فراز و نشيب‌ها و دوري‌هاي فراوان ، با آب و تاب باز گفته شده و صورتي بس عاشقانه و سوزناک به خود ، گرفته‌است . همچنين در پايان داستان ، شيرين بلافاصله پس از مرگ خسرو ، به دخمه ي وي مي‌رود و برهمان جايي که شوهرش زخم خورده ، زخمي بر خود مي‌زند و در کنار وي ، جان مي‌سپرد . در دوران حکومت خسرو پرويز پادشاه ايران ، چند کاخ با شکوه در استان کرمانشاه (غرب ايران) ، ساخته شده است و پس از ملکه او ، شيرين ، بعضي از انها به نام او  " قصر شيرين " نامگذاري شده است . 
+ نوشته شده در سه شنبه 19 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,شیرین,همسر خسرو پرویز,مریم,فرهاد کوهکن,هخامنشیان, ساعت 15:9 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 سيسي کامبيس : مادر آخرين شاه هخامنشي

سيسي کامبيس به معني : دختر خوش شانس



ملکه هخامنشي ،  مادر داريوش سوم ، دختر اردشير دوم . سيسي کامبيس در دربار هخامنشي بسيار مورد توجه بود . او براي هخامنشيان  جنگيده بود ، مقاومت کرده بود  و در جنگ ايسوس ، به همراه ديگر خانواده داريوش سوم ، اسير اسکندر ستمگر مقدوني شدند . بر طبق نوشته هاي مورخان يوناني ، الکساندر بسيار از او ضربه خورده بود .
+ نوشته شده در دو شنبه 18 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,سیسی کامبیس,مادر داریوش سوم,دختر اردشیر دوم,اسکندر مقدونی,هخامنشیان, ساعت 15:3 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

سوسن : همسر يزدگرد سوم

سوسن به معنی : نام گلی است



بنا بدرخواست او يزدگرد شهر «جي» را که بعده ها به نام يهوديه شهرت گرفت ، را بنا کرد و در آن مکان يهوديان را سکني داد .  محله يهودي نشين همدان را هم همين ملکه بنا نمود . در لنجان نزديکي اصفهان ، يک مرکز ديگري موجود مي باشد که از آثار همين ملکه مي باشد که با نام جديدي بنام پيربکران نامگذاري شده است . پيربکران شهر کوچکي در مرکز ايران (سي کیلومتري غرب اصفهان) است . مقدس‌ترين عبادت‌گاه يهوديان در اين شهر است . پرفسور هرتسل باستان شناس سرشناس آلماني در يادداشت‌هاي خود در کتابي به نام تاريخ باستان شناسي ايران مي‌گويد  “در منطقه‌ي فلاورجان اصفهان اثر ديگري از ملکه سوسن همسر يزدگرد سوم يافتم که به اسم پيربکران خوانده مي‌شود. “
+ نوشته شده در یک شنبه 17 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,سوسن,همسر یزگرد سوم,یهودی,ایران,اصفهان,شهر جی,یهودیه,همدان, ساعت 15:54 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 زنــــون : رقصنده دربار اردشير دوم

نام "Zenon" به معني : مانند خدا



او از اهالي کرت فارسي بود  ، از او به عنوان "سيب  چشم شاه " در کتاب هاي تاريخ ذکر شده است . تنها نام بازمانده در رقص فارسي ، که در طول قرن ها به جا مانده است . رقص کلاسيک فارسي يک هنر مرده است ، در زمان منجمد شده و بارها تکرارشدهاي شده است . رقص پيشرفته ، به عنوان  شکلي از هنر و محافظت در بسياري از سلسله هاي امپراتوري ايران و پارتها  بوده است . در متون يوناني ، شرح مفصلي براي اشکال مختلف از رقص ايراني ، رقص آتش ، رقص شمشير و رقص اسب (رقص در حالي که سوار بر اسب بودند ) امده است .
+ نوشته شده در شنبه 16 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,زنون,رقصنده,دربار اردشیر دوم,سیب چشم شاه, ساعت 16:29 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 رکسانا : همسر ايراني اسکندر مقدوني

 رکسان به معنی : روشنک



همسر اسکندر مقدوني ، دختر زيباي وخش اورد . وخش اورد ،فرماندار باختر و يا همان سُغد ( شهري نزديک سمرقند امروزي ) بود . رکسانا کمتر از چهارده سال داشت که اسکندر در کشورگشايي هايش به ايران رسيد . داريوش سوم  را شکست داد . سپس استان هاي ايران يکي يکي به دست متجاوزان افتاد . باختر آخرين استان ايران بود که به دست آنان افتاد و در آن زمان وخش اورد فرماندار آن شهر زيبا و برتر بود . وخش اورد تصميم گرفت که از اسکندر فرمانبرداري کند . به همين دليل ، اسکندر گذاشت که او باز هم فرمانرواي باختر باشد . پس از آن ، مهماني بزرگ براي اسکندر برپا شد . و سي نفر از دختران خانواده‌هاي بزرگان سغديان براي اين مهماني  فراخوانده شدند . دختر خود فرمانروا هم جزو آنان بود . اين دختر از نظر زيبايي بي همتا بود و به اندازه اي دلربا بود که در ميان آن همه دختران زيبا توجه تمام حاضران را به خود جلب مي‌کرد .  او روشنک ( رکسانا ) بود . در اين مهماني  و برابر رسوم ايراني ، روشنک با روبند مي رقصيد ؛ اما ناچار شد  به درخواست اسکندر ، روبند خود رابردارد . اسکندر با ديدن او مست و شيداي او مي گردد . پس از مدت زمان کوتاهي اسکندر گفت : "بايد مقدوني ها و پارسيان با هم ازدواج کنند تا آميخته  شوند و اين مي تواند تنها راهي باشد براي اين که شکست خوردگان شرمسار و افراد پيروز در جنگ  مغرور نشوند." پس از آن اسکندر از شدت عشق در همان مجلس دستور کرد بر طبق عادات مقدوني ، يک نان بياورند؛ او آن را با شمشير به دو قسمت تقسيم کرده ، نيمي را خودش برداشت و نيم ديگر را به روشنک داد تا عهد و پيمان زناشويي بين آنها باشد .  مقدوني ها از اين رفتار اسکندر ناخشنود شدند ؛ زيرا در نگاه آنان پسنديده نبود که يک فرماندار ايراني پدر زن اسکندر گردد . اما آنها به ناچار اين را پذيرفتند . روشنک نيز پذيرفت که به اين سرنوشت خشنود باشد و همسرش را در لشکرکشي به هند همراهي کرد . زماني که اسکندر از هند برگشت ، در آن جا با استاتيرا ، دختر داريوش سوم ازدواج کرد . با آن که ستاره شناسان اسکندر را از رفتن به بابل بازداشته بودند و آن را شوم مي دانستند ، اما اسکندر به بابل رفت و در آن جا نيز کشته شد .  پس از مرگ ناگهاني اسکندر در بابل در سال 323 پيش از ميلاد ، رکسانا فرزند اسکندر را به دنيا آورد و نام او را اسکندر (چهارم ) نهاد . پس ازمرگ اسکندر ، رکسانا و پسرش قرباني نيرنگهاي سياسي امپراتوري اسکندر شدند .  


شاهزاده خانم های ایرانی

 دغـــدوئيه : مادر زرتشت

دغدو به معني :  انتخاب


دغدو مادر آشو زرتشت ، فيلسوف و پيامبر بزرگ ايرانيان باستان . او در حدود 1737 پيش از ميلاد که زرتشت متولد شد شده بود ميزيست . دغدويه يا دوغدو مادر زرتشت است که اصالتا از شهر ري بوده است . وي در آنجا با کوي ها و کرپن ها که مردم را گمراه مي کردند و از آنها مرتب فديه و قرباني مي خواستند و دين را وسيله اي براي رسيدن به اميال و خواستهاي نارواي خود کرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر ديدند او را نزد يکي از نزديکان خود به آذربايجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد . حاصل ازدواج  يورشاسب و دغدو  پنج پسر بود که زرتشت سومين آن‌هاست .
قسمتي از داستان زيباي زايش زرتشت : ستارگان نور خود را به آتشي که در خانه « زوئيش » (مادر مادر زرتشت) مي‌سوخت ، فرو فرستادند . بدان هنگام که زوئيش در حال زايمان « دوغدو » (مادر زرتشت) بود ، فره زرين فرو آمده زرتشت ، چنان درخشان بود که جام آتشدان بي‌نياز از هيزم و خوراک فرا مي‌سوخت و شعله برمي‌کشيد . فره زرتشت ، چهره دوغدوي تازه زايش‌يافته را چنان درخشان مي‌کند که بمانند ماه بر روي زمين مي‌درخشيد .فره و فروهر و گوهر تن زرتشت در جان دوغدو آرام مي‌گيرند ... مدتها از آن فرخنده روز مي‌گذرد . سه روز مانده به زايش زرتشت ، پرتوهاي درخشاني از رخساره دوغدو سراسر خانه آنان را فرا مي‌گيرد و به هنگام زايش او، «آناهيدِ» هميشه توانا و «اَشـي» نيک ، نوازشش مي‌کنند و زرتشت در روي آنان و در روي پدر و مادر مي‌خندد . زرتشت به عنوان يک پسر جوان به طبيعت علاقه مند بود و مي خواست بداند جهان چگونه ايجاد گرديده است . جستجوي او براي خلق و خالق او ، منجر به ارتباط عميق با خدا  و رسيدن به توحيد خالص جهان شد ، يک مفهوم عميق از يک خدا .
فلسفه اخلاقي زرتشتي در سه گوهر خلاصه است : " افکار نيک  " ، " گفتار نيک " ، " رفتار نيک "
+ نوشته شده در چهار شنبه 13 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,مادر زرتشت,دغدوئیه, ساعت 19:32 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آرتـــونيـس : فرمانده ارتش هخامنشي

آرتونيس : به معنی درست و مومن

 

فرمانده ارتش داريوش هخامنشي،دختر ارتباز سردار شجاع هخامنشي.او يک زن نظامي ، بسيار توانا و شجاع بود .
+ نوشته شده در چهار شنبه 2 خرداد 1397برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,آرتونیس,هخامنشیان,زن نظامی, ساعت 19:15 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آرتـا دخـت : وزير خزانه داري ، در زمان اشکانيان ( پارتها )

آرتادخت : به معني دختر راستگو  


آرتادخت  اقتصاد داني بود که در دوره اردوان چهارم ، آخرين پادشاه اشکاني ، به طور مستقيم در امور ماليات و خرج و دخل کشور دخالت داشت و در واقع نقش وزير دارايي امروز را داشت . او بي آنکه فشاري بر مردم بياورد و باج و خراج را افزون نمايد ، کشور را به توانگري ميرساند . چنانچه برآمده است ، از کارهاي بزرگ او در گردآوري دارايي کشور ، يکي جلوگيري از هزينه هاي بيهوده به ويژه درباريان و ديگري گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است .
+ نوشته شده در جمعه 3 آذر 1396برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,آرتادخت,وزیر خزانه داری ,پارت, ساعت 18:55 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آتــوسـا : برجسته ترين بانوي ايران،بانـوي بانـوان ايــران،اولين شاعـــر زن ايـراني و از مشوقين بزرگ آموزش و پرورش پارسي، همسر دو شاه هخامنشي کمبوجيه و داريوش اول،دختر کورش بزرگ و کاساندان،مادر خشايار شاه کبير

آتوسا : به معني بدن زيبا

 

پس از آناهيتا ، او دومين کسي بود که لقب بانو که يک عنوان مذهبي بود ، گرفت . زيرا اينچنين لقبي کمتر به ملکه‌ها داده مي‌شد . که او نقش تعيين کننده اي در دوره طولاني از امپراطوري را بازي کرده است چرا که او شاهد سلطنت چهار پادشاه اول هخامنشي بوده و نيز همسر دو پادشاه هخامنشي ، کمبوجيه و داريوش بوده است . آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبي مي‌دانست ، و نقش تصميم گيرنده در آموزش خود و ديگر درباريان داشت . ايشان دختري مهربان براي پدر بزرگوارش کوروش-همسري مهربان براي داريوش-و مادري دلسوز براي خشايار بود. کمبوجيه در مصر ، پس از کشتن گاو مقدس تغيير اخلاق داد و مصريان اعتقاد راسخ داشتند که تغيير حالش ناشي از همين گناه بوده‌است . با آنکه در هيچ دوره و زماني در پارس سابقه نداشت ، برادر با خواهر وصلت کند ، باوجود اين به اين خيال افتاد که برخلاف شرع و آئين قومي خويش ، با خواهر خود اتوسا ازدواج کند . پس قضات شاهي را احضار کرد و پرسيد « آيا در پارس قانوني هست که اگر وي بخواهد ازدواج بين خواهر و برادر را مجاز سازد ؟ » داوران شاهي پاسخي متناسبي يافتند که نه خلاف واقع بود و نه جان آنها را به خطر مي‌انداخت . آنها هر چند نتوانسته بودند ، قانوني پيدا کنند که چنين امري را تجويز کند ولي قانوني يافتند که به پادشاه ايران اختيار مي‌داد ، به آنچه دلخواه اوست ، رفتار کند. آتوسا آنقدر به پدرش کوروش نزديک بود که بعداز مرگ شاه بزرگ ايران ، گوشه گير شد . پس از درگذشت کمبوجيه در راه بازگشت از مصر ، براي تفريح به کاخ خانواده داريوش رفت که با معماري ردگون ، مادر داريوش ساخته شده بود . آن جا داريوش و آتوسا درنگاهي عاشق يکديگر شدند . ردگون متوجه عشق اين دو دلباخته شد و در شکار پيشنهاد ازدواج را مطرح کرد . به اين ترتيب ، داريوش اول با آتوسا ازدواج مي‌کند . اين ازدواج از نظر سياسي نيز ازدواج مناسبي به حساب مي امد . او هميشه در طرح هاي جنگ کمک ميکرد ، زني بسيار قوي ، بينا و داراي حس ششم بود . که به شدت مورد تحسين شاه بود . آتوسا باهوش ، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سياسي بود در موقع لزوم کمک خوبي براي داريوش شاه به حساب مي‌آمد . او حتي علاقمند بود که در ميدان کارزار نيز شوهرش را همراهي کند . در 485 سال قبل از ميلاد ، ملکه آتوسا ، مرگ همسرش داريوش بزرگ را ، در يک رويا قبل از جنگ فارسها با يونانيها ، ديد . شاه که به حس ششم همسرش اعتماد داشت ، قبل از رفتن ارتش به ميدان جنگ ، با ملکه ، همسر محبوبش و پسرش ، در حاليکه اشک در چشمانش جمع شده بود ، با انها وداع کرد . شاه بطور مخفيانه نامه اي به همسرش داد و از او خواست که فقط زماني ان را باز کند که او از جنگ زنده برنگردد . در اين نامه که خود افسانه اي دارد ، شاه وليعهدي را به پسر خود خشايار شاه داد . و بدين ترتيب خشايار شاه بزرگ جانشين وي گرديد . در کل علي رغم اينکه اطلاعات درمورد آتوسا بسيار محدود است اما آنچه مسلم است : آتوسا از زيباترين و قدرتمندترين زنان در طي تاريخ امپراطوري پر شکوه ايران زمين بوده است که هيچ زن ديگري از هم دوره هاي او با او برابري نمي کند. او از مشوقين بزرگ آموزش و پرورش پارسي بود. او شعر مي سروده و از زنان اديب و با خرد روزگار خود بوده است ...او خشايارشا ه ، پادشاه قدرتمند ايراني را براي امپراتوري پارس به ارث گذاشت . سر انجام در سن 75 سالگي و به دليل عوارض مربوط به سرطان ، 475 سال قبل از ميلاد مسيح فوت کرد . گويند او به علت شرم ، بيماري‌اش را از پزشکان مخفي مي‌کرده است . احتمالاً آرامگاه او در کنار آرامگاه داريوش بزرگ در " نقش رستم " قرار دارد .

+ نوشته شده در دو شنبه 20 ارديبهشت 1395برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,آتوسا,مادر خشایارشاه,همسر کمبوجیه, ساعت 14:45 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزاد ديلمــــي :فرمانده چريکي و نماد مقاومت فارسي در برابر حمله اعراب

 

آزاد ديلمي يک فرمانده چريکي و يک رهبر حزبي از سواحل درياي خزر در شمال ايران بود . او شجاعانه براي سالهاي زيادي با باند خود در راه آزادي در برابر اشغال کشور بدست ستمگران عرب جنگيد . آزاد از اهالي ديلم بود جاييکه اکنون در ايران ، گيلان ناميده ميشود . ديلم داستانهاي زيادي از تحول و شورش داشت . گيلان در زمانهاي طولاني به عنوان مادر و خانه اي براي بسياري از انقلابيون و مبارزان راه آزادي در ايران بوده است . آزاد ديلمي يکي از اولين دختران شجاع و ازاديخواه اين منطقه بود .

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,آزاد دیلمی,اولین دختر شجاع ایران, ساعت 10:10 توسط آزاده یاسینی


مطالب ادبی

نامه مادر به دخترش

تو را به کسي هديه مي دهم که از من عاشق تر باشد و از من براي تو مهربان تر. من تو را به کسي هديه مي دهم که صداي تو را از دور، در خشم، در مهرباني، در دلتنگي، در خستگي، در هزار همهمه دنيا، يکه وتنها بشناسد. من تو را به کسي هديه مي دهم که راز معصوميت گل مريم و تمام سخاوت هاي عاشقانه اين دل معصوم دريايي را بداند، و ترنم دلپذير هر آهنگ، هر نجواي کوچک، برايش يک خاطره باشد. او بايد از نگاه سبز تو تشخيص بدهد که امروز هواي دلت آفتابي است؛ يا آن دلي که من برايش مي ميرم، سرد و باراني است. اي....، اي بهانه زنده بودنم، من تو را به کسي هديه مي دهم که قلبش بعد از هزاربار ديدن تو، باز هم به ديوانگي و بي پروايي اولين نگاه من بتپد. همان طور عاشق، همانطور مبهوت و مبهم... تو را با دنيايي حسرت به او خواهم بخشيد؛ ولي آيا او از من عاشق تر و از من براي تو مهربان تر است؟ آيا او بيشتر از من براي تو گريسته است؟ نه... هرگز... هرگز ولي، تو در عين ناباوري.... مي دانم... من دير رسيدم... خيلي دير... خيلي... يک بار ديگر بگذار بي ادعا اقرار کنم که هر روز دلم برايت تنگ مي شود. روزهايي که تو را نمي بينم، به آرزوي هاي خفته ام مي انديشم، به فاصله بين من و تو... هر روز به خود مي گويم کاش شيشه عمر غرورم را شکسته بودم کاش به تو مي گفتم که عاشقانه دوستت دارم تا ابد... 

+ نوشته شده در سه شنبه 15 دی 1394برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,استاتیرا,رکسانا, ساعت 9:0 توسط آزاده یاسینی